بی بی سی و شعار حیا کن و رها کن
فرامرز دادرس فرامرز دادرس

کسانی که در بیست و پنجم بهمن ماه، به تماشای برنامه ویژه تلویزیون ماهواره ای بی بی سی ، فارسی نشسته بودند، با ناباوری شنیدند که بنگاه سخن پراکنی انگلستان، پس از هفتاد سال، شعار مرگ بر انگلیس را روی آنتن های خود پخش کرد. شعار این بود؛ بی بی سی حیا کن، مملکتو رها کن و به دنبال آن مرگ بر انگلیس.

همه ماجرا را شنیده اند و نیازی به بازگو کردن آن نیست، چیزی که باعث شگفتی بود، فردای آن روز بی بی سی، در پی رفع و رجوع این رخداد تاریخی بر آمد و داستانی در اینترنت  از قول یکی از کارکنان این بنگاه، سرهم و پخش کردند، که بله این توطئه را پیشتر بر سر صدای آمریکا آورده بودند و این ها همان کسانی بودند که سر آنها را قبلاً کلاه گذاشته بودند، و در این میانه به دنبال یک همدرد می گشتند.

حالا اگر این جریان را کلاه گذاری، کلاه برداری یا توطئه رژیم بخوانیم فرقی در اصل ماجرا نمی کند و باید پذیرفت که مردم ایران از بی بی سی و سیاست انگلستان در باره کشورشان خشنود نیستند و این مسئله یک پیشینه تاریخی درازی دارد. هنوز هم بسیاری از ایرانیان،  نقش مهمی برای انگلیس و بی بی سی در به  قدرت رسیدن آخوند ها و حفظ آنان در ایران قائلند. سیاست کنونی بی بی سی در باره ایران و برنامه های بخش فارسی آن نیز مزید بر علت می باشد، بگونه ای که ایرانیان این بنگاه را، آیت الله بی بی سی، می نامند

شعار حیا کن و رها کن، خود پیشینه ای در تاریخ سه دهه گذشته ایران دارد. مردم این شعار را در سال پنجاه و هفت، علیه شاه سر دادند و گفتند؛ ای شاه بد حیا کن، مملکتو رها کن. و بی بی سی هم که آن زمان یکی از رادیو های پر شنونده خارجی در ایران بود و تقریباً نقش سخنگوی  انقلابیون را بازی می کرد مرتب این شعار را پخش می کرد.

این شعارویژگی بسیاری دارد، از نظر آهنگ و شعر، دارای وزن و قافیه می باشد ،  بنابراین یک شعار کاربردی برای هر تظاهراتی می باشد.

پس از روی کار آمدن آخوند ها در ایران ، این شعار به اشکال دیگری در تظاهرات سر داده می شد و یا در رسانه ها تاکنون بگونه طنز استفاده شده است. هر دو طرف مخالف و موافق رژیم از این شعار بسود خود بهره می گیرند.

هنگامیکه برخورد رژیم اسلامی با سازمان مجاهدین آغاز شد، گفتند؛ منافق حیا کن مملکت رو رها کن.

بعد که پای روسیه به ایران باز شد، مردم گفتند؛ روسیه حیا کن کشورمو رها کن.

هنگامی که تحریکات مشائی آغاز شد، گفتند؛ مشایی حیا کن احمدی رو رها کن

وقتی شنیدند که  روی چند تا از نرده های مترو در تهران علامت فراماسونری بچشم می خورد ، گفتند؛ فراماسون حیا کن نرده ها رو رها کن.

در برنامه معروف تلویزیونی که در ساعت بیست و سی دقیقه پخش می شد و اصلاح طلبان را مطرح می کردند، گفتند؛ بیست و سی حیاکن، اصلاحاتُ رها کن.

نوبت به فیلم یوسف و زلیخا رسید، شنیده شد؛ بوتیوار حیا کن زلیخا رو رها کن، و زلیخا حیا کن یوزارسیف و رها کن.

هنگامی که تیم فوتبال پرسپولیس با شکست روبرو شد، گفتند؛ دایی حیا کن پرسپولیس رو رها کن.

وقتی بسیجیان به دانشجویان حمله ور می شدند، شنیده شد؛ بسیجی حیا کن مفت خوری رو رها کن... جیره خور حیا کن دانشگاه رو رها کن ... حراست حیا کن دانشجو را رها کن،

هنگامی که ساندیس خور، وارد فرهنگ واژه ها ی سیاسی ایران شد ، گفتند؛ ساندیس خور حیا کن این مردمو رها کن

نوبت به جنبش سبز و طرفداران جوانش رسید، گفتند؛ بچه سوسول حیا كن ، دستمال سبزو واكن.

وقتی خواستند شیخ مکار رفسنجانی، را گوشمالی دهند، شنیده شد؛ هاشمی حیا کن ، مصلحتو رها کن... هاشمی حیا کن خبرگان رو رها کن... هاشمی حیا کن مملکت رو رها کن.

نوبت به پخش اعترافات تلویزیونی که شد، گفتند؛ خامنه ای حیا کن، اعتراف گیری رو رها کن.

سپس انقلاب ها در جهان آغاز شد، گفتند؛ خامنه ای حیا کن ، قرقیزستانو نگاه کن... سید علی حيا کن بن علی رو نگاه کن...  خامنه ای حيا کن مبارکو نگاه کن... خامنه ای حيا کن مملکت رو رها کن.

و بالاخره شبی هم نوبت به بی بی سی و انگلیس رسید و خیلی آبروریزی شد. همه برنامه ویژه یک طرف و این چند لحظه هم یکطرف، البته زحمتکشان بنگاه بی بی سی ، نباید زیاد از این رخداد احساس شرمندگی کنند،  چون این ترکیب  " حیا کن، رها کن" ملت ایران را تا رسیدن به دموکراسی رها نمی کند، و بار آخر هم نخواهد بود. از قدیم هم گفته اند هر کس باد می کارد، توفان درو می کند.

 

 بیست و هشتم بهمن- 17 فوریه 2011


February 17th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی